به گزارش قدس آنلاین، «حشاشین» سریالی عجیب و خوفناک درباره یکی از بحثانگیزترین فرقههای مذهبی تاریخ اسلام است. فرقه نزاری مذهب اسماعیلی که به رهبری «حسن صباح» بیشتر از یک سده با تسلط بر قلعههای مختلف فلات ایران به ترویج مکتب و ترور مخالفان مشغول بود. کاری که حسن صباح -در این سریال- با مخالفانش میکند، مخاطب را یاد گروه داعش میاندازد، از این رو حسن صباح و فرقه اسماعیلیه، شخصیت و اتفاقی ساده در تاریخ نبودهاند.
«حشاشین» داستان زندگی حسن صباح از کودکی تا رسیدن به خلافت و پس از آن را روایت میکند. این مجموعه شاید یکی از معدود سریالهای مصری باشد که به سرعت با زیرنویس فارسی در اختیار ایرانیها قرار گرفت چون درباره شخصیت، جریان و لوکیشنی است که بخش مهمی از ماجرایش در ایران رخ داده است.
احسان ناظم بکایی، منتقد سینما و تلویزیون درباره اینکه چرا مصر سراغ ساخت سریالی درباره یک مقطع تاریخی مربوط به ایران رفته است؟ به خبرنگار ما میگوید: مصر و ترکیه جزو کشورهایی از منطقه هستند که در سریالسازی فعال هستند مثلاً ترکیه سریالی درباره خوارزمشاهیان ساخت که جزو سریالهای پرطرفدار بود و سراغ مقطعی از تاریخ ایران رفت که ما باید سراغ آن میرفتیم. وقتی کشوری در فضای تاریخی، سریالی میسازد آن مقطع تاریخی را از آن خودش میکند. مصر هم برای اینکه از این قافله عقب نماند سراغ موضوعات تاریخی رفته است.
چرا «حشاشین» پربیننده شد؟
به گفته او، سریال «حشاشین» یا «قاتلین» چون در ماه مبارک رمضان پخش شد انتشار گستردهای داشت، ضمن اینکه سراغ یک شخصیت تاریخی عجیب همچون حسن صباح رفته که جزو چهرههای مبهم و پرحرف و حدیث در تاریخ است.
ناظم بکایی توضیح میدهد: در حالی که جهان اسلام بیش از ۶ ماه است که درگیر بحران غزه است ولی واکنش خاصی از مصر به عنوان همسایه فلسطین ندیدیم، اما ناگهان درباره موضوعی سریال میسازد که اذهان عمومی را نسبت به مسئله فلسطین غافل میکند. ضمن اینکه سراغ مذهب اسماعیلیه رفته که یکی از مذاهب پراکنده در جهان است و پیروان کمی دارد و نگاهش به یکی از رهبران این فرقه، منفی است یعنی در همان قسمت اول او را شخصیتی شیطانی معرفی میکند، سریالی خشن که عدهای از آن به عنوان «بازی تاج و تخت عربی» یاد میکنند.
این منتقد سینمایی میگوید: پس از ماجرای بهار عربی در کشورهای اسلامی به خصوص سرنگونی مبارک در مصر، رهبران اخوان المسلمین که از پرچمداران قیام بهار عربی بودند، اکنون در زندان هستند و به باور حکومت فعلی مصر، این گروه تروریستی است از این رو نشانههایی در این سریال وجود دارد که رهبر این گروه را به شخصیت حسن صباح نزدیک میکند.
به گفته او، رفتار و گفتار حسن صباح و گروه او، مخاطب را به یاد داعش میاندازد و عنوان میکند: در این سریال تأکید میشود اسلام از داعش جداست و اگر چنین تفکری در داعش به وجود آمده، مسبوق به سابقه در گروه حشاشین بوده است بنابراین تکلیف اسلام با گروههای افراطی که خودشان تأویل و تفسیر شخصی از دین دارند، جداست.
پر از ایرادهای ساختاری
ناظم بکایی با بیان اینکه این سریال در زمانی کوتاه ساخته شده اما به طور فراگیر در کشورهای جهان اسلام منتشر شده که نقطه قوتش به شمار میرود اما به خاطر روند تولید سریع، اشتباههای فراوان نمایشی و تاریخی هم دارد، خاطرنشان میکند: طراحی صحنه، لباس و دکور شهرها و شخصیتهای ایرانی این سریال همه متأثر از فضای عرب است و به تعبیر این سریال، فرهنگ و زبان عربی در آن دوره بر کشور ایران حکمفرما بوده در حالی که چنین نبوده است، ایرانیها زبان و فرهنگ ایرانی داشتهاند ولی با توجه به اینکه تمام فضای سریال، عربی است به بیننده القا میکند که کل جهان اسلام، قلمرو عربی داشته است.
مدیر روابط عمومی سریال «سلمان فارسی» اضافه میکند: زمانی که حسن صباح دارد با شیطان ارتباط میگیرد یا وِرد میخواند از کلمات فارسی استفاده میکند مثلاً در قسمتهای سوم و چهارم که میخواهد دریا را آرام کند کلمه «خاموش» را به کار میبرد در حالی که همه جا عربی حرف میزند.
به گفته این منتقد، متن سریال و محتوای آن در مقایسه با ساختار و کارگردانی، پرداخت بیشتر و بهتری دارد اما ساختار آن پر از ایراد است.
وی با بیان اینکه در فضای کنونی جنگ روایتها که با سریالسازی در میان کشورهای منطقه راه افتاده، این سریال در حال دیده شدن است، میگوید: این سریال شاید در ظاهر پرهزینه به نظر برسد ولی شتابزده و سردستی ساخته شده و آنچه مخاطب را نگه میدارد متن جذاب و بازیهای خوب آن است. سریال حشاشین ایرادهای نمایشی و ساختاری زیادی دارد به ویژه در طراحی صحنه، جلوههای ویژه، نورپردازی و میزانسن اما چون به درستی دراماتیزه شده و موضوع جذابی دارد روی مخاطب اثر میگذارد.
روایتی سفارشی
آیا دستبرد و جعلی در روایت این قصه تاریخی مربوط به ایران شده است؟ ناظم بکایی پاسخ میدهد: اولویت نخست در آثار نمایشی، دراماتیزه کردن است همان طور که نمیشود از شعر و متون ادبی به تاریخ رسید از یک اثر نمایشی هم نمیشود به تاریخ رسید در حالی که از متون و اسناد تاریخی میتوان به شعر و ادبیات هنری و نمایشی رسید.
او میافزاید: هر چه اسناد و اطلاعات تاریخی درباره موضوع یا شخصیتی کمتر باشد دست سازنده برای خلق آن شخصیت و موقعیت بازتر است. آنچه در ساخت سریالهای تاریخی اهمیت دارد، درام است که قصه را پیش میبرد زیرا تاریخ به تنهایی برای مخاطب عام جذاب نیست مگر اینکه آمیخته به چاشنی درام و درگیری احساسات شود.
این منتقد سینمایی با بیان اینکه اطلاعات درباره حسن صباح کم و ضد و نقیض است، یادآور میشود: مثلاً در این سریال، عهد دوستی میان حسن صباح، نظام الملک و خیام وجود دارد در حالی که از نظر تاریخی این سه نفر با یکدیگر همزمان نیستند و در سه منطقه متفاوت زیستهاند ولی درام به شکلی ساخته شده که این سه نفر با هم دوست هستند و مخاطب هم آن را قبول میکند.
او در پاسخ به اینکه به عنوان یک مخاطب ایرانی حس ایرانستیزی یا سوگیری را پس از تماشای حشاشین دریافت کرده است؟ میگوید: اولویت سازندگان در روایت اتفاقات تاریخی، خودشان هستند و با نگاه و اهداف خود روایتگری میکنند. سازندگان براساس نظر سفارشدهنده کارشان را پیش میبرند و آنها از منظر خودشان، تاریخ را روایت میکنند کما اینکه سریال «مختارنامه» هم از منظر ما روایت شد به نظرم در حشاشین هم بحث ایرانستیزی نیست بلکه بحث روایتگری از سوی مصریهاست، اینکه از نگاه خودشان به موضوع برتری قومیت عرب در آن دوره میپردازند گویی ایرانیها در آن دوره پیرو مصر بودند در حالی که چنین نبوده است.
نظر شما